دوشنبه، دی ۳۰، ۱۳۹۸

دوم بهمن ماه امسال، دقیقا یادآور هفتاد و چهارمین سالروز استقرار جمهوری کوردستان است؛ جمهوریی که‌ بهار زندگیش در روزهای سرد آذرماه سال بعد، بسان جمهوری همزادش در آذربایجان به‌ سردی گرایید. گرچه در ترکیب ِ پایگاه اجتماعی طبقات و اقشار دخیل در کار ساختمان این دو جمهوری و نوع نگاه و میزان ِ رویکردشان به تضادهای طبقاتی موجود، اختلافات بنیادینی را می توان خاطرنشان كرد; اما علرغم همەی تفاوتهای ساختاری، رقابتها و چشمداشت های ارضی، در گوهر وجودی هر دو جمهوری نوپا و تازە تأسیس، اصول همسان و مشترک فراوانی وجود داشت؛ که پویایی یکی جز با بقاء دیگری میسر نمی شد. 
حوادث سالهای پایانی جنگ دوم جهانی و به تبع آن، تغییر توازن قوا به نفع اتحاد شوروی و حضور نیروهای متفقین در شمال و جنوب ایران، در کنار فاکتورهای اساسی تآثیرگذار دیگر، که بر بستر نزدیک به دو دهه حاکمیت مستبدانەی رضا خان شکل گرفته بود؛ در کوردستان ایران، زمینەهای مادی تشکیل حزبی را فراهم کرده بود; که رهبران و مؤسسین آن، غالباً از اعضاء و مؤجدین سازمان احیای کوردستان (کومەلەی ژ- ک) بودند. در واقع حزب دمکرات کوردستان ایران، در شرایطی پا به عرصه وجود نهاد، که خلاء قدرت مرکزی و حوادث مربوط به جنبش کورد، در کشورهای عراق و ترکیه، زمینەهای نسبی آگاهی ملی را بیشتر از هر زمانی فراهم کرده بود. 
در بازگشت به شرایط تاریخی، کوشش حلقەهای نخستِ روشنفکران کوردستان ایران، در پایان دادن به تشتُت و جایگزین کردن خرد ِ جمعی بجای رهبری فرهمند در هیأت رهبر عشیرە و هدفمند ساختن امیال و آرزوهای انسانی کوردها، در دستیابی به حقوق اولیه خود، می توان به روشنی دریافت؛ شهر مهاباد که به نخستین نمادی از جاودانگی و مبارزه هدفمند کوردها بدل شده است، حتی قبل از تاسیس حزب دمکرات و اعلام جمهوری کوردستان توسط شخص قاضی محمد، مرکز مهم تقویت و آگاهی بخشی ملی برای کردها محسوب می شد. همزمان در کنار رونق نسبی اقتصاد تجاری، ارتباط و روابط فرهنگی و تجاری با بخشهای دیگر كردستان، جنبش فرهنگی - ادبی گسترده ای کە خلاء ناشی از سقوط حاکمیت استبداد رضا خان، به زمینەهای مادی ظهور آن اضافه شده بود; بر حوادث آن زمان تأثیر و کارکرد عملی مهمی گذاشت. درست بر بستر این واقعیتها و بعد از اینکه اکثریت رهبران و مؤسسین کومەلەی احیای کردستان، ظرف تشکیلاتی این جریان را برای ادامه فعالیت خود کافی نمی دانستند; حزب دمکرات کوردستان ایران را بنیان نهادند. 
كوردها در شرایطی وارد عرصه مبارزه برای کسب خودمختاری شده بودند، که جهان دستخوش حوادث مهمی بود. جنگ به پایان خود نزدیك شدە بود و فاشیزم  تقریبا از پای درآمده بود. جنبش جهانی چپ در حال تعالی وترقی بود. بر بستر این حوادث،  كوردها و آذریها در نیمەی اول سال ١٣٢٤ ه- ش، اقدام به تاسیس حزب مدرن سیاسی خود کردە و در نیمه دوم همان سال، ابتدا آذریها در تبریز و بعد از آن کوردها در مهاباد، ساختمان دو جمهوری آذربایجان و کوردستان را بناء نهادند. هرچند بهار این دو جمهوری، در کمتر از یک سال به خزان نشست. اما در این كوتاە زمان، دستاوردهای تاریخی مهنی برای هر دو ملت كورد و تورك دربر داشت. جمهوری كوردستان توانست; در زمینەهای مختلفی، از جملە: آموزش زبان كوردی، تلاش در راستای گسترش و بستر سازی در حوزەهای مختلف هنر از جملە هنر نمایش و تأتر، حمایت از نویسندگان، شعرا و هنرمندان در جهت گسترش شاخەهای دیگر ادبیات. دخالت دادن زنان در عرصەهای سیاسی و اجتماعی و ایجاد اتحادیە و تشكیلات مربوط بە زنان. انتشار نشریات مختلف و نشر روزنامەی كردستان، چاب كتاب كە تا آن زمان مجالی برای  عرض اندام نیافتە بود. تلاش درراستای ارتقای سطح آگاهی عمومی و فرستادن جوانان مستعد بە خارج از كشور، جهت تربیت و آموزش كادر علمی در راستای ارتقای آموزش عالی در كردستان. برافرشتن پرچم ملی كردها و تشكیل ارتش واحد و سپاە پیشمرگ در راستای حفاظت از دستاوردهای حكومت كردستان و تأمین امنیت شهروندان، بە گونەای كە امنیت جان شهروندان در آن برهەی تاریخی را نمی توان در قبل و بعد از سقوط جمهوری كردستان سراغ گرفت. جمهوری كردستان مأمن قابل اطمینانی شدە بود، برای كوردهای سایر بخشهای دیگر و... این دستاوردها تنها بخشهای اندكی از آثار ماندگار و فراموش نشدەای بودە است، كە جمهوری نوپای كوردستان از خود بجا گذاشتە است. 
از این جهت حکومت یازده ماهەی کوردستان، بعد از نزدیک به هفتاد و سە سال از سقوط آن، هنوز رمز جاودانگی و سمبل مقاومت مردم  كورد و خاطره‌ی آن، به حلاوت روزهای نخستِ  تاسیس این جمهوری، در قلب میلیونها انسان ماندگار است. شخص قاضی محمد، بعنوان رئیس حكومت، بە اعتبار نفوذ اجتماعی بالا، با تلاش بی وقفەاش در جهت وحدت و یكپارچەگی ملی كوردها و جلوگیری از تشتت و چند دستەگی، توانستە بود; بر بسیاری از مشكلات ناشی از جامعەی سنتی آن زمان كردستان فائق آید. بدون تردید بدون حضور شخص قاضی محمد و شخصیتهای با نفوذ دیگر آن برهەی تاریخی، در اركان حكومت كردستان، در آن مدت كوتاە، امكان دستیابی بە دستاوردهای گرانمایە و ماندگار برای نسلهای بعدی مبارزان كورد، امكان پذیر نبود.
حزب دمكرات كردستان كە  خود مولود چنین شرایطی بود; مانند هر جریان اجتماعی دیگر، برآمد واقعی خواستەها و نیازهای مبرم زمانه و پاسخ به ضرورتی بود که اجتناب از آن می توانست، به منزله از دست دادن ِ فرصت تاریخی محسوب شود. به دلیل تحقیر تاریخی و آرزوهای ملی سركوب شدە و بە تبع آن، گستردەگی حوزه ی نفوذ جنبش ملی، در سالهای بعد، این حزب توانست; بە سادەگی بخشهای وسیعتری از مردم کردستان را تحت تأثیر قرار دهد و از این راه ذخایر مادی ادامەی مبارزه برای دستیابی به خواسته های جنبش ملی کردها را تقویت کند. 
در هفتاد و چهار سالی که از تأسیس جمهوری كردستان میگذرد، علیرغم همه فراز و فرودهایش، می توان به جرأت گفت؛ دیدگاه غالب در بطن جامعەی كوردستان، مبارزه برای تغییر حاکمیت سیاسی در هر دو نظام شاهنشاهی و اسلامی به یک نظام سکولار غیر متمركز ِ دمکراتیک، که هم مشروعیتش را مستقیماً از رأی مردم طلب کند، وهم بتواند به خواست مشروع ملیتهای ایران و از جمله کردها گردن نهد. 
علیرغم مشروعیت جهانی مبارزە برای حقوق ملی و میثاق ها و منشورهای بین المللی در حقانیت دستیابی اقلیتهای اتنیكی  بە حقوق مسلم و ابتدایی خود  و از این زاویە، تلاش كوردها در راستای، حق تعیین سرنوشت، متاسفانە با موانع  و خاكریزهای زیادی روبرو است. هنوز افكار بسیاری از ایرانیان خارج از دایرە اقلیت ها، نتوانستە است، خود را با این واقعیت مسلم تطبیق دهد، كە در فردای گذر از روزهای شوم كنونی; ایرانی آزاد، دمكرات و سكولار، بدون بە رسمیت  شناختن حقوق مشروع اقلیتهای اتنیكی، امكان پذیر نخواهد بود.  

هیچ نظری موجود نیست: